ویژگی های کوچ موفق چیست؟ چطور میتوانیم فرآیند کوچینگ موفق داشته باشیم؟ اینها سوالاتی است که طی این درسنامه به پاسخ آنها میرسیم.
این باور از دوران باستان وجود داشته که آموزش افراد از ارزشمندترین و انسانیترین کارهای ممکن است. با انجام این کار میتوانید شاهد رشد و پیشرفت فرد یا کسبوکار باشید و به آنها کمک کنید پتانسیلی که درونشان دارند را شکوفا کنند. اگر به دنبال پاسخ این سؤال هستید که کوچینگ چیست، شاید بهترین پاسخ ممکن همین باشد: کوچینگ یعنی آزادسازی تواناییهای بالقوهی انسانها یا مجموعهها.
به قول بیل گیتس: «همه به کوچ نیاز دارند. فرقی نمیکند شما بسکتبالیست باشید، تنیسور یا ژیمناست یا بازیکن بریج. اکثر مردم خودشان را برای کاری که میتوانند در یک سال انجام بدهند دست بالا میگیرند و برای کارهایی که میتوانند در ده سال انجام دهند دست پایین.»
دقیقاً منظور از کوچ و کوچینگ چیست؟
در پاسخ به این سوال که کوچینگ چیست؟ باید بگوییم به زبان ساده، کوچینگ فرایندی است که هدف آن بهبود عملکرد افراد است. کوچینگ به جای گذشته یا آیندۀ دور بر «اینجا» و «اکنون» تمرکز دارد. اگرچه مدلهای مختلفی از کوچینگ وجود دارد، اما تقریباً در همۀ این مدلها «مربی» (Coach) به عنوان «متخصص» (Expert) در نظر گرفته نمیشود. بلکه کوچ نقش تسهیلکنندۀ فرایند یادگیری را دارد.
به یاد داشته باشید تفاوت زیادی بین آموزش دادن به کسی و کمک به او برای یادگیری وجود دارد. در کوچینگ، اساساً کوچ به فرد کمک میکند تا خودش عملکرد خودش را بهبود بخشد. به عبارت دیگر، کوچ به افراد کمک میکند تا به طور بهینه یاد بگیرند.
کوچ خوب همواره بر این باورند که افراد همیشه خودشان پاسخ مشکلات خودشان را دارند؛ اما همزمان میدانند که برخی افراد ممکن است برای یافتن پاسخ به کمک نیاز داشته باشند. به این ترتیب، کوچینگ یعنی کمک به افراد، برای اینکه خودشان به حداکثر پتانسیل خودشان برسند.
از آنجایی که کوچ با راهنمایی یا معلمی تفاوت دارد، در ادامه مربی یا فرد کمک کننده را همان کوچ خطاب میکنیم.
بازی درونی
بحث کوچینگ بدون اشاره به تیموتی گالوی و نظراتش درباره «بازی درونی»، کامل نمیشود. کتاب «بازی درونی تنیس» گالوی انقلابی در نگرشها نسبت به کوچینگ بود. وی معتقد است که بزرگترین مانع برای موفقیت و رسیدن به پتانسیل درونی، در درون افراد است، نه بیرون. دیدگاه او این بود که کوچها میتوانند با بیرون کشیدن گفتگوی درونی و به خصوص صدای انتقادی که میگوید «نه اینطوری نیست!» به افراد کمک کنند بهتر بازی کنند.
دیدگاه واقعی گالوی این بود که این تئوری برای تمام افرادی استفاده میشود که در درون خودشان به مشکلاتشان پاسخ میدهند.
وی معتقد است بخش ضروری کوچینگ، کمک به افراد است تا یاد بگیرند آن صدای درونی را خاموش کنند و به غریزهشان اجازه دهند کنترل را به دست بگیرد.
بررسی پنج مفهوم متفاوت، اما نزدیک به هم
آموزش (Teaching)، راهنمایی (Mentoring)، مربیگری (Coaching)، مشاوره (Counselling) و درمان یا تراپی (Therapy) پنج مفهوم متفاوتی هستند که بعضاً به اشتباه به جای هم استفاده میشوند. در ادامه معنای دقیق هر یک از این کلمات را بررسی میکنیم و به مقایسه آنها میپردازیم.
تدریس یا آموزش (Teaching)
تدریس متداولترین و شناختهشدهترین راه برای کمک به یادگیری دیگران است. یک معلم (Teacher) سعی دارد دانش را بدون واسطه به دانشآموزش منتقل کند. با این حال، مدرسان یا معلمانی هم هستند که با اهمیت «دانشجویی» به جای «دانشآموزی» آشنا بوده و سعی میکنند قسمتی از فرایند یادگیری را به خود دانشجو بسپارند. فراموش نکنیم معلمان باید مشوقهای ماهری باشند و برای متمایل کردن افراد به یادگیری، از تکنیکهای انگیزشی کوتاهمدت و بلندمدت نیز استفاده کنند.
راهنمایی (Mentoring)
منتور یا راهنما در ادبیات فارسی و عربی در کنار مترادفهایی مثل «مرشد»، «پندآموز» یا «ناصح» بیان میشود. منتورها جایی بین مربیان و معلمان قرار دارند. اگرچه آنها اغلب در حوزۀ تخصصی خود استاد و متخصص هستند، اما مسئولیت آموزشی رسمی ندارند.
اما ایدۀ منتور از کجا آمده؟ در کتاب «ادیسه» اثر جاودانۀ «هومر»، «تلماخوس» معلم پسر ادیسه بود. برای اینکه تلماخوس بهترین آموزشهای ممکن را به پسر ادیسه بدهد، الهه «آتن» با لباسی مبدل به عنوان منتور در مقابل تلماخوس ظاهر میشد. اینجا بود که الهه آتن، آغازگر ایدۀ «راهنمای خردمند» شد.
مربیگری یا کوچینگ (Coaching)
اما معنای دقیق کوچینگ چیست؟ کوچینگ فرایند یادگیری ماهیگیری به جای دادن ماهی آماده است! یک کوچ یا مربی، یک مدل خاص از معلم است که فقط قرار است فرایند یادگیری را آسانتر کند؛ همین.
از آنجا که کلید موفقیت همه دست خودشان است، اصلاً نیازی ندارند که دیگران با کلیدهای خودشان سراغشان بیایند و به آنها بگویند چه کار کنند. بنابراین در پاسخ به این سؤال که هدف از کوچینگ چیست؟ میتوانیم بگوییم فرایند کوچینگ قرار است افراد را در پیدا کردن کلید موفقیتشان کمک کند.
مشاوره (Counselling)
Counselling یعنی مصلحتاندیشی یا همان مشاوره. علاوه بر سه فرایند فوق، همیشه راه دیگری برای کمک به یادگیری دیگران وجود دارد و آن مشاوره است. در مقایسه با سه مفهوم بالا، مشاوره بیشتر جنبۀ درمانی یا Therapeutic دارد. بنابراین مشاوران به جای اینکه صرفاً راهنمایی کنند یا نصیحت بدهند، ممکن است مسئولیت و میزان مداخلۀ بیشتری در مشکل افراد داشته باشند. مشاور، مفهومی بین مربی و تراپیست است.
درمان (Therapy)
تراپیست یا درمانگر با فردی که به دنبال رهایی از علائم روانی یا فیزیکی است کار میکند تا مشکل آن شخص در نهایت بهبود یابد. در اغلب موارد، در فرایند تراپی مراجع یا مشتری، خواهان درمان عاطفی یا رهایی از دردهای روانی است.
پس در مقایسه با کوچینگ، تراپی با سلامت روان افراد سروکار دارد؛ اما هدف کوچینگ رشد ذهنی افراد است. انگیزه مراجع از ورود به فرایند تراپی یا مشاوره، معمولاً دور شدن از درد یا ناراحتی روحی است. اما شخصی که وارد فرایند کوچینگ میشود، مشکل روحی چندانی ندارد و قرار است به سمت اهداف موردنظرش حرکت کند.
از میان همه اینها، کوچینگ، مربیگری، مشاوره، منتورینگ و معلمی با هم اشتباه گرفته میشوند. به همین خاطر میخواهیم در درسهای ابتدایی این درسنامه به طور مفصل تفاوت کوچینگ با مربیگری، مشاوره، منتورینگ و آموزش را بررسی کنیم.
اما پیش از همه بیایید ببینیم انواع کوچینگ چیست؟ اصلا چند نوع کوچینگ داریم؟
انواع کوچینگ
درست است که اساس کوچینگ یکی است، اما کوچهای حرفهای در زمینههای مختلف تخصص و مهارت دارند. به همین دلیل در اینجا انواع کوچینگ را معرفی و بررسی میکنیم.
کوچینگ زندگی
کوچی که میخواهد به مراجعش کمک کند هدف خودش را در زندگی پیدا کند و زندگی رویاییاش را داشته باشد، کوچینگ زندگی را انتخاب میکند. این کوچ در طول فرآیند کشف خود، مراجعش را راهنمایی کرده و کمک میکند زندگی بهتری داشته باشد و شاد باشد.
کوچینگ معنوی
کوچینگ معنوی شباهت زیادی به کوچینگ زندگی دارد اما فرقش این است که کوچ معنوی و به یک قدرت برتر اعتقاد دارند و میخواهند رابطه شان با عالم بالا را بهبود ببخشند.
کوچینگ سلامتی و تندرستی
این نوع کوچینگ مورد توجه کوچهایی است که دوست دارند به مراجع خود کمک کنند در زندگیشان سالم و تندرست باشند. معمولا این کوچها در زمینه فیتنس، ورزش، تغذیه و مدیریت وزن تخصص دارند.
کوچینگ رابطه
کوچ رابطه علاقه خاصی به ارتباطات بین فردی دارد. این کوچ میخواهد به افرادی کمک کند که در روابط خود درگیر چالش هستند. این نوع کوچها معمولا از مهارت خوبی در حل اختلاف برخوردارند.
کوچینگ کسبوکار
این نوع کوچینگ تخصص زیادی میخواهد و میتوان آن را به زیرمجموعههای کوچکتری مثل کارآفرینی، کوچینگ اجرایی، کوچینگ مدیریت، کوچینگ رهبری، کوچینگ تیم و کوچینگ سازمانی تقسیم کرد.
کوچهایی در این زمینه فعالیت میکنند که علاقه خاصی به برنامهریزی برای کسبوکار، توسعه سازمانی، روابط بین فردی در سازمان و عملکرد دارند.
کوچینگ اجرایی
درست مثل ورزشکارها که به کوچینگ پیوسته نیاز دارند تا موفق شوند، مدیران کسبوکار هم برای رسیدن به موفقیت باید همواره یک کوچ اجرایی با تجربه کنارشان داشته باشند.
کوچ اجرایی به مدیران کمک میکند به خودآگاهی برسند، اهداف مشخصی داشته باشند و به آن اهداف برسند.
کوچینگ رهبری
درست مثل کوچینگ اجرایی، کوچینگ رهبری هم یک سبک توسعه فردی است که کوچ به فرد کمک میکند زودتر به موفقیت برسد و شناخت بهتری نسبت به خودش کسب کند.
کوچ رهبری، گروهی از افراد یا تیمهای یک سازمان و یا یک فرد را هدایت میکند.
کوچینگ شغلی
کوچ شغلی از افرادی پشتیبانی میکند که میخواهند مسیر شغلی خود را با موفقیت طی کنند و به اهدافشان برسند. این نوع کوچها معمولا در زمینه منابع انسانی تخصص خوبی دارند.
کوچینگ عملکرد
کوچینگ عملکرد اغلب همراه با انواع مختلف کوچینگ کسبوکار استفاده میشود. کوچ عملکرد تلاشش این است که توانایی مراجع برای انجام کاری را بهبود دهد.
مدل چرخه شایستگی یادگیری
یک مدل مفید برای یادگیری، چرخه شایستگی است که از چهار مرحله تشکیل شده و به شناسایی شایستگیهایتان به شما کمک میکند:
1) عدم شایستگی ناخودآگاه
یعنی نمیدانید که درباره موضوعی، اطلاعات ندارید. یک مثال خوب، کودکی است که هیچوقت دوچرخه ندیده یا هیچ ایدهای ندارد که به جز زبان خودش، زبانهای دیگری هم در دنیا هست.
2) عدم شایستگی آگاهانه
یعنی آگاهی دارید که یک مهارت خاص را ندارید. یک مثال آن میتواند کودکی باشد که دیده بقیه بچهها دوچرخهسواری میکنند، یا شنیده که بعضی از مردم به زبان دیگری صحبت میکنند. در نتیجه، مایل است که او هم یاد بگیرد.
3) شایستگی آگاهانه
زمانی است که یاد گرفتهاید چطور کاری را انجام دهید؛ اما هنوز هم باید دربارهاش فکر کنید تا بتوانید به خوبی آن را انجام دهید.
یک مثال آن کودکی است که میتواند سوار دوچرخه شود اما مهارت کافی ندارد و کمی بعد میافتد.
4)شایستگی ناخودآگاه
زمانی که آنقدر خوب یاد گرفتهاید کاری را انجام دهید که ملکه ذهنتان شده و نیازی به فکر کردن ندارید. یعنی دیگر لازم نیست فکر کنید چطور آن کار را انجام دهید، فقط انجامش میدهید. در حقیقت، اگر خوب به آن فکر کنید، حتی شاید نتوانید درست انجامش دهید.
کوچها باید مشخص کنند فرد در کدام مرحله قرار دارد و با روش صحیح به او کمک کنند به مرحله بعد برود.
جمعبندی
کمک به یادگیری و آموزش افراد یکی از ارزشمندترین و انسانیترین کارهای ممکن است؛ کاری که مربیان یا به اصطلاح کوچها انجام میدهند. اما هدف از فرایند کوچینگ چیست؟ همۀ افراد این پتانسیل را دارند که زندگیشان، روابطشان و کسبوکارشان را تغییر دهند. فرایند کوچینگ قصد دارد با آزاد کردن این پتانسیل، افراد را برای مواجهه با دشواریهای پیش رویشان یاری کند.
در این درسنامه سعی داریم، پس از معرفی کامل کوچینگ و انواع آن به سراغ تفاوتهای کوچینگ با سایر اصطلاحها و راهنماهای مشابه برویم. حالا که فهمیدیم کوچینگ چیست لازم است بدانیم چه تفاوتی با معلمی، راهنمایی یا منتورینگ دارد.
پس از آن به سراغ کوچینگ بیزینس و کوچینگ توسعه فردی میرویم. اصول کوچینگ حرفهای را به شما معرفی خواهیم کرد و در نهایت چند کتاب که احتمالا مسیر شما در کوچ شدن یا حتی کوچ گرفتن از یک مربی حرفهای را هموارتر خواهد کرد، معرفی میکنیم.